بازیگری در سینما | بازیگری در سینمای ایران و جهان
انواع مختلفی از بازیگری وجود دارد. از ایفای نقش برای تلویزیون، تئاتر و نمایشهای کودکانه گرفته تا بازیگری برای سینما. برای بیشتر افرادی که در این حرفه فعالیت ندارند، درک این موضوع که انواع مختلف بازیگری چه تفاوتی با هم دارند، کمی سخت است. به این فکر کنید که یک بازیگر مبتدی برای یک فیلم سینمایی انتخاب شود. به محض این که سه دوربین، تجهیزات صدابرداری و تعداد زیادی از عوامل او را احاطه کنند، بازیگری در سینما برای او به یک کابوس تبدیل میشود.
زمانی که یک بازیگر میخواهد به یک تست فیلم برود یا نقشی را در سینما بازی کند، بزرگترین چالش او این است که از نظر احساسی برای نقش آماده شود. اگر این نخستین بار است که جلوی دوربین میرود، استرس فراوانی به او دست خواهد داد. علاوه بر تکنیکهای تنفسی و مدیتیشن که میتواند به کنترل اعصاب شما کمک کند، راههایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید عملکردی به یاد ماندنی داشته باشید.
متدهای بازیگری در سینما
طی سالهای متمادی، دو متد به عنوان بهترین روشها برای بازیگری در سینما برجسته شده اند. یکی از آنها متداکتینگ و دیگری تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر است. گرچه این دو متد شباهتهای زیادی دارند، اما میتوانند کاملاً متفاوت باشند. بازیگران معروف سینما، از یکی از این دو تکنیک استفاده میکنند. بازیگران برنده اسکار شاگرد هر دو مکتب بودهاند. بنابراین این کاملاً به خود بازیگر بستگی دارد که کدام متد بازیگری در سینما برای او مناسب تر است.
تکنیک سنفورد مایزنر
تکنیک مایزنر مبتنی بر تخیل است. در روش آموزشی سنفورد مایزنر، او اعتقاد دارد تخیل شما تنها چیزی است که برای آمادگی احساسی به منظور ایفای یک نقش لازم است. به عنوان مثال، اگر این نقش شامل مجروح شدن همسر شما در یک تصادف رانندگی باشد، باید این موقعیت را تصور کنید و بسیار دقیق عمل کنید.
تصویر تصادف، اتفاقی که افتاده، ماشین له شده ، فلز و شیشههای شکسته و دیدن همسر مجروحتان داخل لاشه ماشین، چیزهایی است که باید تصور کنید واقعاً در مقابل چشمان شما هستند. اگر بازیگر در حین بازیگری در سینما، این کار را به درستی انجام دهد، غیر ممکن است که چیزی را احساس نکند. صحبت کردن در مورد این احساس با پارتنر، دقیقاً همان احساسی را به وجود میآورد که برای صحنه ضروری است.
شما میتوانید با کلیک به اینجا راجع به تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر مقابل دوربین مطالعه کنید.
متداکتینگ
متداکتینگ کمی متفاوت است. به این دلیل که بازیگر سعی میکند احساسات و عواطف شخصیتی که قرار است نقش او را بازی کند، دقیقاً تقلید کند. لی استراسبرگ «متد اکتینگ» را به عنوان یکی از روشهای بازیگری در سینما ابداع کرد و بازیگران بزرگی مانند رابرت دنیرو و آل پاچینو با موفقیت از آن استفاده کردند.
بازیگران با تکیه بر خاطرات شخصی خود و برقراری ارتباط عاطفی با آنها، از «حافظه حسی» استفاده میکنند تا به شخصیتهایشان اجازه زندهشدن بدهند و نمایشی بسیار واقعگرایانه از خود ارائه دهند. بسیاری از بازیگران متد که خود را کاملاً در نقششان غرق میکنند، حتی در زمانهایی که جلوی دوربین نیستند، مثلاً در اتاقهای رختکن و حتی در هنگام خوردن نهار یا شام، در شخصیت خود باقی میمانند. اگرچه برخی از بازیگران در حین بازیگری در سینما این کار را انجام میدهند، اما استراسبرگ هرگز نگفت که لازم است در هر لحظه از روز در شخصیتی که نقشش را ایفا میکنیم باقی بمانیم. متداکتینگ در واقع اولین سیستم بازیگری در سینما بود که به درون بازیگر رسوخ میکرد تا در حین فیلمبرداری حس عمیقتری را از طریق حافظه عاطفی به دست بیاورند.
البته مهم نیست که بازیگر از چه تکنیکی استفاده میکند، مهمترین فاکتور بازیگری در سینما، باورپذیر بودن است. هر چند که با تکنیک به دست آمده باشد.
تفاوت بازیگری در سینما با بازیگری در تئاتر
قصد داریم کمی درباره تفاوت بازیگری سینما و تئاتر صحبت کنیم. بر خلاف بازیگر تئاتر که در طول یک اجرای یک یا دو ساعته (حتی بیشتر) کاراکترش را توسعه میدهد، بازیگری در سینما با مفهوم تداوم بیگانه است و بازیگر مجبور است در صحنههایی با ترتیب معکوس یا درهم نقشش را بازی کند. به کمک شخصیتی که قبلاً به طور کامل توسعه داده است. از آنجایی که در فیلم حتی کوچکترین ژستها به چشم میآیند و حتی 20 تا 30 برابر بزرگنمایی میشوند، سینما نسبت به تئاتر نیاز کمتری به آمادگی بدنی دارد.
صحنه تئاتر برای افراد غیر جذاب، دچار اضافه وزن و نقصهای بدنی جای بهتری است. چرا که فیلم با وجود داشتن گریمهای سنگین، نورپردازی، فوکوس ملایم و غیره، نسبت به هر نشانهای از نقص در بازیگر، بیرحمانه رفتار میکند.
تسلط بر اجرای احساسات، دشوارترین جنبه بازیگری در سینما است. بازیگر تئاتر میتواند برای بیان احساساتش از حرکات و تعجبهای اغراقآمیز استفاده کند، اما بازیگر فیلم برای خلق شخصیتی قابل باور، باید بر تیکهای ظریف صورت، تپشها و حرکات ریز ابروها تکیه کند.
به طور خلاصه، بازیگری در سینما اساساً نوع بازی متفاوتی از بازیگری در تئاتر را از بازیگران میطلبد.
دی.دبلیو.گریفیث، کارگردان نامدار سینمای اولیه آمریکا میگوید: بازیگر صحنه یک احساس یا یک شخصیت را به مخاطب نشان میدهد، اما بازیگر سینما باید این احساسات را تا حد امکان واقعی و باورپذیر تجسم و اجرا کند. اگرچه برخی از بازیگران بودند که با موفقیت از تئاتر به سینما راه پیدا کردند، اما همه موفق به این کار نشدند. همچنین نمونههای زیادی از ستارههای دوران سینمای صامت وجود داشتند که پس از اختراع صدا در سینما، بلافاصله از دور خارج شدند. آنها قادر به رقابت با بازیگران تئاتر با صدای بلندشان که استودیو را میلرزاند نبودند.
بازیگری در سینمای کارگردانان بزرگ ایران و جهان
هر کارگردان سینما، روش خود را برای بازی گرفتن از بازیگر دارد که البته این مقولهای مربوط به بازیگردانی است و بازیگر به شخصه، از تکنیکها و ترفندهای خود نیز کمال استفاده را میبرد. بازیگری در سینما و قرار گرفتن در مقابل دوربین به خودی خود کاری دشوار است، ولی بازی در مقابل دوربین کارگردانان بزرگ سینما استخوان خردکُن است و نیاز به تجربه و توانایی بسیار بالایی دارد. اکتو در این مقاله نمونههایی از بازیگری در سینمای کارگردانان بزرگ سینمای ایران و جهان را بررسی کرده است که در ادامه تقدیم شما خواهد شد.
بازیگری در سینمای کارگردانان بزرگ جهان
بازیگری در سینمای آلفرد هیچکاک
آلفرد هیچکاک، کارگردان افسانهای تاریخ سینما و خالق آثاری مانند سرگیجه که یکی از بهترین فیلمهایی است که تا کنون ساخته شده، تعریف خاص خود را از شیوه بازیگری در سینما داشت. شیوهای در حرف ساده ولی در عمل دشوار و طاقتفرسا.
او در طول دوران کاری خود با بازیگران بزرگی مانند جیمی استوارت، گریس کلی، اینگرید برگمن و کری گرانت کار کرد و با آنان همکاریهای قابل توجهی را شکل داد. برخی هیچکاک را به خاطر شیوه کارگردانی و برخی دیگر او را به خاطر نوع بازی گرفتن از بازیگران تحسین میکنند. اما فارغ از آن، باید بدانید که هیچکاک با هیچکس شوخی نداشت. مهم نبود که بازیگر او تا چه اندازه ستاره بود، او قوانین خاصی برای کار و رفتار بازیگرانش داشت و آنها ملزم به رعایت این قوانین بودند.
برخی از این قوانین که در طی سالها فیلمسازی او ثابت مانده بودند شامل موارد زیر میشدند:
- شخص هیچکاک تصمیمات نهایی را میگرفت.
- هیچ بداههای برای بازیگر مجاز نبود.
- کار روی شخصیتها و داستان به هیچ عنوان ربطی به بازیگری در سینما ندارد و به بازیگران سپرده نمیشود.
- تعریف درست بازیگری در سینما از دیدگاه هیچکاک این بود که بازیگر خوب، بازیگری است که هیچ کاری نکردن را به درستی انجام دهد.
- بازیگران برای ارتقای عملکرد خود باید بسیار تلاش کنند.
- بازیگران و عوامل باید از دیدگاه هیچکاک تبعیت کنند.
- هدف بازیگران زن، باید راضی نگه داشتن مخاطبان زن باشد.
- و در نهایت، هیچکاک آنقدرها هم دیکتاتور نبود. مثلاً بعضی وقتها برای بازیگرانش کارت دعوت میفرستاد و از آنها میخواست که با او و همسرش شام بخورند.
بازیگری در سینمای استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ به عنوان یکی از مهمترین کارگردانان سینما، روش خاص و نوینی برای کنترل بازیگری در سینما دارد. تکنیکهای فیلمبرداری او بازیگر را در فضای مناسب قرار میدهد و این موضوع باعث بهبود عملکرد او از دید دوربین شاهد میشود.
یکی از مهمترین این تکنیکها، ورود و خروج پی در پی شخصیتهای اصلی از کادر دوربین و بازگشت مجدد آنها به قاب است. گفتنی است که اسپیلبرگ این کار را به دو دلیل انجام میدهد:
- ریکاوری و تأمین انرژی بازیگران
- کنترل بازیگری در سینما به شیوه اطلاع رسانی زیرمتنی
همانطور که حال و هوا و خطرات بالقوه یک صحنه از فیلم تغییر میکند، موقعیت بازیگران نیز تغییر میکند. انتخابهای بصری کارگردان، کلید موفقیت اوست و اسپیلبرگ علاوه بر نور و افکت، از حرکات فیزیکی بازیگر و موقعیت مکانی او نسبت به دوربین بهره میبرد.
بازیگری در سینمای مارتین اسکورسیزی
مارتین اسکورسیزی به عنوان کارگردان برنده جایزه اسکار و خالق آثاری به یاد ماندنی مانند راننده تاکسی، رفقای خوب، گرگ وال استریت و غیره، مانند سایر کارگردانان حاضر در این لیست، به شیوه خود با بازیگرانش کار میکند.
شهرت اسکورسیزی در کارگردانی بر مبنای استفاده او از حرکات آهسته و فریم فریز تکنیکی دوربین بوده است. که باعث میشود تمرکز بیشتری بر حالات چهره و زبان بدن بازیگر ایجاد شود و به انتقال احساسات خام بازیگر در کادر دوربین کمک میکند.
از جمله نکات هدایت بازیگر و بازیگری در سینما که اسکورسیزی در مصاحبههایش به آنها اشاره کرده است، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
- کارگردان باید خود جلوی دوربین قرار بگیرد و بازیگری را تجربه کند، تا شیوه هدایت مؤثر بازیگران را بیاموزد.
- به بازیگران اجازه امتحان کردن ایدههایشان را بدهید. حتی اگر ایدهشان جواب نداد.
- باید از همه ابعاد و زوایای بازیگر در صحنه، پلان گرفته شود.
- کارگردان و بازیگر باید صددرصد به هم اطمینان داشته باشند.
- بازیگران باید از اعمال طبیعی برای خلق کنشها استفاده کنند.
بازیگری در سینمای وودی آلن
بازیگری در سینمای وودی آلن، بیشتر نیاز به درک بازیگر از دنیای این کارگردان دارد تا استفاده از تکنیکهای عجیب بازیگری. که میتوان گفت درک دنیای عجیب و غریب این مؤلف بزرگ چه بسا کاری بسیار دشوارتر هم باشد!
در فیلمهای کمدی وودی آلن، نوعی کمدی خاص به چشم میخورد که حالتی طعنه آمیز دارد و با کمدیهای رایجی مانند کمدی بدنی (سبک کارهای مستر بین) و اسلپ استیک (سبک کارهای لورل و هاردی) متفاوت است. کمدی وودی آلن بر پایه تبدیل موقعیتها و کنشهای پیچیده به موقعیتهای احمقانه و خندهدار است. و این تنها بستری رویی ماجراست. در فیلمهای وودی آلن، همواره یک شخصیت بدبین، یک شخصیت نوستالژیست، و یک یا چند شخصیت درگیر در یک رابطه عاشقانه پیچیده حضور دارند که برخورد این افراد با هم، به عنوان افرادی بسیار متفاوت از یکدیگر، موقعیتهای بیهمتایی خلق میکند.
با همه این تفاسیر، به نظر میرسد که بازیگری در سینمای این کارگردان نیاز به توانایی بالای بازیگر در خلق شخصیت لایه لایه و استفاده استادانه از تکنیک مایزنر، برای تخیل کردن حضور خود در این موقعیتها دارد. چرا که موقعیتهای موجود موقعیتهایی نیستند که بیشتر افراد در طول عمرشان تجربه کرده باشند و بتوانند به واسطه حافظه حسی یا همذاتپنداری، آن را در خود بازسازی کنند.
بازیگری در سینمای کریستوفر نولان
کریستوفر نولان از بابت استعداد سرشار و سبک خلاقانهای که در ساخت آثاری مانند Inception ، Tenet ، Memento ، Interstellar و سهگانه Dark Knight به کار برد، به یکی از برترین مؤلفان هالیوود و شناختهشده ترین کارگردانان در جهان تبدیل شده است.
کریستوفر نولان مثل تارانتینو و اسکورسیزی، عادتهای عجیبی در پشت صحنه دارد و قوانین جالبی وضع کرده است. بسیاری از آنها در در طی سالها و در مصاحبههای بازیگران و عوامل به بیرون درز کردهاند. شاید هم حق داشته باشد. وقتی پروژههای او این چنین عظیم و چه بسا مخفیانه هستند، باید قوانین خاص خود را هم داشته باشند. از جمله این قوانین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استفاده از موبایل ممنوع است.
- سیگار کشیدن ممنوع است.
- بازیگران باید از نظر بدنی برای تعداد زیادی از حرکات فیزیکی مخصوص خلق جلوههای ویژه آماده باشند.
- بازیگران باید رازدار باشند.
- وقت شناس بودن بسیار مهم است.
- ممکن است کل گروه برای یک مدت زمان طولانی در یک صحنه باقی بمانند.
- بازی در سایه بسیار رایج خواهد بود.
- عوامل پشت صحنه معمولاً همان عوامل فیلمهای قبلی هستند.
بازیگری در سینمای کوئنتین تارانتینو
کوئنتین تارانتینو یکی از مشهورترین فیلمسازان آمریکایی است که هنوز هم فیلم میسازد. او به خاطر سبک مشخصش در دیالوگگوییهای متراکم و روشنفکرانه شخصیتها در کنار ترکیب ژانرها و خشونت بیش از حد در فیلمهایش شناخته شده است. او عاشق سینماست و همین باعث شده که به یکی از محبوبترین کارگردانان این عصر تبدیل شود و لشکر وفاداری از بازیگران ثابت را در کارهای خود داشته باشد.
بازیگری در سینمای تارانتینو و بازیگرانی که در فیلمهای او بازی میکنند، بخش بزرگی از موفقیت یا شکست هر یک از پروژههای او را شکل میدهند. تارانتینو در چندین مقطع از دوران حرفهای خود، به خاطر بازیهای شگفت انگیز و به یادماندنی بازیگرانش مورد تحسین قرار گرفته است و این بازیهای به یادماندنی، احتمالاً به بخشی از میراث او تبدیل خواهند شد. با این حال، تارانتینو برای این که بتواند چنین بازی فوقالعادهای را از بازیگرانش بگیرد، از آنها انتظاراتی هم دارد. برای مثال:
- تلفن همراه از بازیگران گرفته میشود.
- ممکن است از بازیگران خواسته شود قسمتهایی از فیلم را بداهه بازی کنند و حتی شیرینکاریهای خود را انجام دهند.
- احتمال زیادی وجود دارد که برای بازیگران نقشهای نامتعارفی در نظر گرفته شود.
- لحن و راکورد بازیگران ممکن است در لحظه تغییر کند و بازیگران باید از توانایی شیفتهای لحظهای خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.
- بازیگری ژانر در فیلمهای تارانتینو کاربردی ندارد. چرا که این فیلمها ممکن است در ژانر مشخصی قرار نگیرند.
بازیگری در سینمای دیوید فینچر
دیوید فینچر، کارگردان فیلمهایی مثل Fight Club و Mank ، نه تنها یکی از عجیبترین ذهنهای کارگردانان سینما را دارد، بلکه یکی از سختگیرترین آنها نیز هست.
هر فریم از فیلمهای دیوید فینچر با دقت طراحی شدهاند. استفاده او از رنگ، نور و میزانسن همیشه عمدی است و حرکات دوربین او نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع روشی که فینچر دوربین خود را حرکت میدهد، اغلب برای تقویت صحنهها استفاده میشود.
لازمه بازیگری در سینمای فینچر، هماهنگ شدن با روش کارگردانی اوست و چیزی که درباره رنگ، نور و میزانسن گفتیم، برای فینچر در مورد بازیگران نیز صدق میکند. این کارگردان از بازیگران خود برای تمرکز روی یک جنبه از صحنه استفاده میکند و به بینندگان اجازه میدهد تا بفهمند درون شخصیت او چه میگذرند. بازیگری که چنین وظیفه سنگینی را به دوش میکشد، باید ریزترین جزئیات حرکات صورت و بدنش مدیریتشده و خودآگاهانه باشند و از ظریفترین احساساتش به منظور منعکس کردن بازی درونی خود استفاده کند.
حال فرض کنید دیوید فینچر چنین مواردی را به دقیقترین شکل ممکن از بازیگرانش میخواهد. او به این مورد بدنام است! در طول سالها، بازیگران و عوامل گروهش درباره دشواری کار با او به دلیل تمایلش به مجبور کردن افراد برای انجام دادن دهها کار روی صحنه به طور همزمان صحبت کردهاند. تا جایی که بازیگری در سینمای دیوید فینچر، تبدیل به یک کابوس برای بازیگران میشده است!
فینچر گاهی اوقات بازیگران و عواملش را مجبور به گرفتن دهها برداشت از یک صحنه میکند. او در حین فیلمبرداری فیلم Mank ، از گری اولدمن خواسته پلنی از فیلم را باز هم بازی کند. اولدمن با عصبانیت پاسخ داده که این صدمین باره که این پلن رو میگیریم! فینچر در جواب گفته است که آره. میدونم، ولی این برداشت 101 هستش!
بازیگری در سینمای کارگردانان بزرگ ایران
سینمای ایران، محل گذر کارگردانان بزرگی بوده است. از سهراب شهید ثالث و فریدون رهنما گرفته تا عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و بهرام بیضایی. پرچمدار نسل جدیدتر فیلمسازان ایرانی در دهه 80 و 90 اصغر فرهادی بود که با کسب جوایز معتبر سینمایی مانند اسکار و کن نام ایران را در سینمای جهان بار دیگر مطرح نمود. فیلمسازان درخشان سینمای ایران انقدر زیاد هستند که نام همه آنان در این مطلب نمیگنجد، لیکن این را میتوان گفت که به لطف وجود کارگردانانی چون بهمن قبادی، شهرام مکری، علی عباسی، رضا درمیشیان، هومن سیدی، وحید جلیلوند، مانی حقیقی، محمد کارت، برادران ارک و بسیاری از کارگردانان جوان دیگر، تا مدتها شاهد تولید فیلمهای درخشان به زبان فارسی خواهیم بود.
حال در این مقاله، تصمیم گرفتهایم یک بررسی کوتاه و چند خطی درباره بازیگری در سینمای چند تن از بزرگان کارگردانی سینمای ایران داشته باشیم.
بازیگری در سینما بهرام بیضایی
بهرام بیضایی، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، کارگردان تئاتر و فیلمساز افسانهای تاریخ تئاتر و سینمای ایران، نگاهی ویژه به مقوله بازیگری در سینما داشت.
او با نگاه منحصر به فرد خود دغدغههای ظاهری و پنهانی خود را با روایاتی گوناگون نشان میداد و آن را تکرار و اثر آن را نمایشی میکرد. با این تفاسیر میتوان گفت که نوع بازیگری در تئاتر و سینمای او بیش از تکنیک یا اجرای بازیگر، مستقیماً به نوع پرداخت روایت و تغییر آن توسط مؤلف مربوط میشود.
بیضایی به عمد میخواهد بازیگرش (برای مثال مژده شمسایی در «همه خوابیم») واقعگرایانه بازی نکند و به عمد دیالوگهایش را واقعگرایانه نمینویسد و به عمد باز فضاسازی واقعگرایانه انجام نمیدهد و بدین وسیله میخواهد سه بار مسئلهای را به تماشاگر گوشزد کند. مژده بازیگر فیلمهای او خودش را به جای نقش جلوه میدهند، نه این که نقش را به جای خودش. یعنی او را میبینیم که نقش بازی میکند و این نوع بازی او نیز به حتم، تحت تأثیر تفکرات بیضایی است.
با این حال بازیهای واقعگرایانه و درخشان نیز کم در فیلمهای بهرام بیضایی دیده نشده است. به طور مثال بازیگری رئالیستی در فیلمی چون «باشوی کوچک»، یکی از بهترین بازیگریهای تاریخ سینمای ایران است.
بازیگری در سینما اصغر فرهادی
اصغر فرهادی علاوه بر اینکه یک فیلمنامهنویس و یک کارگردان درجه یک و صاحب سبک است، خدمتی دیگر نیز داشته و آن معرفی ستارگان بازیگری به سینمای ایران است. شهاب حسینی، پیمان معادی، ساره بیات، مانی حقیقی و حتی بابک کریمی و صابر ابر، بازیگرانی هستند که بازی در فیلمهای اصغر فرهادی، کارنامه بازیگریشان را به سمتی دیگر هدایت کرد. بازیگران دیگری چون سحر گلدوست (قهرمان)، سحر دولتشاهی (چهارشنبهسوری)، سارینا فرهادی (جدایی نادر از سیمین)، فرید سجادی حسینی (فروشنده) از کسانی بودند که اولین تجربه جدیشان از بازیگری در سینما، در مقابل دوربین اصغر فرهادی شکل گرفت.
فرهادی بازی بازیگرانش را مال خود میکند و با تأسی از شیوهای ناتورال در متداکتینگ، هر آنچه که بازیگر در فیلمهای قبلی انجام داده را از او جدا میکند و مختصات خود را جای آنها میگذارد.
بازیگری در سینما عباس کیارستمی
آنچه به عنوان نابازیگری و تکنیک عباس کیارستمی در بازی گرفتن از بازیگران یاد میشود، این است که بازیگر (نابازیگر) را مستقیماً در موقعیت کنش دراماتیک قرار داد، نه اینکه از او بخواهیم موقعیت را با تخیل یا احساساتش بازسازی کند. یعنی مثلاً اگر قرار است کودکی سیلی بخورد، بجای اینکه از او بخواهیم پس از نوازشی ملایم گریه خود را در بیاورد، سیلی محکمی در گوش او بخوابانیم و صحنه به درستی شکل میگیرد.
بازیگر حرفهای با استفاده از تکنیک به مخاطب میباوراند که خوشحال یا ناراحت است، دارد به چیزی فکر میکند، از چیزی ترسیده، شک و تردید دارد و غیره. اما نابازیگر باید واقعاً شاد یا غمگین یا … شود.
از نظر عباس کیارستمی، مهمترین خالق و مؤلف فیلم، در کنار نویسنده و کارگردان، بازیگر است و این موضوع در فیلمهایی چون طعم گیلاس، زندگی و دیگر هیچ، زیر درختان زیتون و باد ما را خواهد برد به وضوح دیده میشود.
بازیگری در سینما سعید روستایی
سعید روستایی را به عنوان جوانترین فرد در این لیست، هنوز نمیتوان جزو بزرگترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران نامید، ولی با توجه به کسب موفقیتهای ملی و بینالمللی چون کسب جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه از جشنواره فجر برای فیلم ابد و یک روز و جایزه فیپرشی جشنواره کن برای فیلم برادران لیلا، نام او در این لیست قرار گرفت.
با توجه به این که هسته مرکزی تیم بازیگران او معمولاً ثابت است، به نظر میرسد که او فیلمنامههایش را خاص بازیگران خود مینویسد و این منجر به این اتفاق میشود که دیالوگهایی ماندگار از زبان بازیگرانش خلق شود. چرا که صدای فیلمنامهنویس با صدای بازیگر در هم آمیخته و به خلق یک صدای صادقانه و اصیل از بازیگر به عنوان شخصیت میشود.
بازی در فیلمهای سعید روستایی برای بازیگرانی چون نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار، به منزله یک سکوی پرتاب بود و جزئیات به یادماندنی از بازی بازیگرانی چون پیمان معادی و نوید محمدزاده در دو فیلم متری شیش و نیم و ابد و یک روز، (برادران لیلا رو ندیدیم!) حاکی از توانمندی این کارگردان در بازی گرفتن از بازیگرانش دارد. بازیگرانی که بین او و آنها یک آشنایی و اعتماد متقابل شکل گرفته است.
ممنون که تا پایان این مطلب ما را همراهی کردید. به امید دیدار دوباره در اکتو!
نویسنده: مهدی یوسفی مهر
اکتو پلتفرم جامع فعالان تئاتر و سینما
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
سپاس از مطالب خوبتون🙏🏻
درود برشما. موفق بمانید