دفترچه راهنمای کوچکِ تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر : امیدواریم این جمله را شنیده باشید: بازیگری یک زندگی صادقانه در شرایط خیالی است. جامه عمل پوشاندن به این کلام، هدف یک معلّم بازیگری افسانهای به نام سنفورد مایزنر بود. تکنیک او، مفهوم بازی خوب بازیگر را برای آمریکاییها ترسیم کرد.
در سال1920، تئاتر آمریکا توسط مهاجرانی که از تئاتر هنری مسکو به آمریکا آمده بودند، برای همیشه تغییر کرد. این امر با الهامگیری عدهای از بازیگران جوان و کنجکاو آمریکایی اتفّاق افتاد. آنها با سیستم استانیسلاوسکی سازگار شده، و تاکید خاصی بر آن داشتند.
این سبک بازیگری روسی، بازیگران آمریکایی را شیفتهی خود کرد؛ زیرا از ناتورالیسمی پیروی میکرد که از نوعی تکنیک درونی بسیار متفاوت تر از آنچه در آمریکا وجود داشت، نشأت میگرفت.
این سبک از بازیگری در سراسر آمریکا رواج یافت؛ زیرا از نظر زمانی همزمان با شکوفایی هالیوود بود. هالیوود در آن زمان به سبک بازیگری دقیقتر و ظریفتری نیاز داشت و دلیل آن ظهور لنز دوربین و بهرهمندی از مزایای آن بود.
سنفورد مایزنر فرزند یک خانوادهی مهاجر یهودی از مجارستان بود که در زمان ورود سیستم به آمریکا زندگی میکرد. مایزنر به عنوان عضوی از یک گروه تئاتری آمریکایی که سودای تقلید از سیستمهای بازیگری روسی را داشت، تبدیل به یک بازیگر برجسته شد؛ اما ندای درونیاش، او را به سوی تعلیم دادن به بازیگران میکشاند.
مایزنر در “نایبر هود پلی هوسِ” نیویورک تکنیکی را که به نام خودش نامگذاری کرده بود توسعه داد. این تکنیک مشوّق رسیدن به جایگاهی بود که در آن بازیگری، ناتورالیسم را بدون افراط در روشنفکری، منتقل کند.
تکنیک مایزنر تا به امروز همچنان در کلاسهای آموزش تئاتر استفاده میشود. این تکنیکها به راحتی شناخته میشوند، زیرا تعمّداً در آنها از تکرار به وفور استفاده میشود. در حالی که عدهای تکنیکهای او را کلیدی برای رسیدن به شخصیتی قابلباور میدانند، عدّهای با مشاهده تمرینات خسته کننده و طاقت فرسای مایزنر، ممکن است عقب نشینی کنند.
آیا هنوز درباره تکنیک مایزنر شک و تردید دارید؟ ما در این مقاله شبهات شما را حل خواهیم کرد. در ادامه متن، اهدافی که در پس متد مایزنر قرار دارند، تشریح خواهد شد و تصمیمگیری دربارهی انتخاب یا عدم انتخاب این متد، برای شما آسان میشود.
سنفورد مایزنر که بود؟
سنفورد مایزنر بازیگر و مربی بازیگری آمریکایی بود که تکنیک بازیگری مایزنر را به وجود آورد.
مایزنر از سنین پایین میدانست که قرار است بازیگر شود. او در ابتدا در هنرستانی که بعدها مدرسهی جولیارد نام گرفت، پیانو آموخت. پس از آن توسط یک گروه تئاتری دوره دیده و بنیانگذار آن گروه، هارولد کلرمن ملاقات کرد. کلرمن مایزنر را به لی استراسبرگ معرفی کرد.
تفسیرات استراسبرگ از تکنیک بازیگری استانیسلاوسکی، به عنوان یک تکنیک بازیگری به نام “متد” ظاهر شد. کلرمن و استراسبرگ تاثیرات زیادی بر مایزنر داشتند و او ر را که یک جوان بیست سالهی مشتاق بود، به عنوان یک موسس به گروه خود راه دادند.
مایزنر به هنگام عضویت در آن گروه، با استلا آدلر ملاقات کرد. آدلر توسط دو تن از شاگردانی که از شخص استانیسلاوسکی آموزش دیده و به آمریکا آمده بودند، دوره دیده بود. آدلر دستورالعملی برای سبک بازیگری الهام گرفته از سبک روسی تجویز کرد که با اهداف مایزنر در رقابت بود.
در گروهی که عمری محدود داشت، اهداف استراسبرگ در حقیقت رویایی افسانهای و حتی مسخره به نظر میرسید. استراسبرگ بر قاعدهی “حافظهی عاطفی” استانیسلاوسکی تاکید داشت. این تکنیک بعدتر به عنوان فراخواندن احساسات شناخته شد.
این علاقهمندی او باعث نارضایتی استلا آدلر شد. زیرا او این تمرین را برای بازیگران کم تجربه طاقت فرسا میدید. در حالیکه آدلر خسته از جدل کردن بود، استانیسلاوسکی را در پاریس ملاقات کرد. شخص استانیسلاوسکی به عنوان بنیانگذار، سیستم اشتباه استراسبرگ را تصدیق کرد.
زمانی که آدلر بازگشت، از جریان استراسبرگ روی گرداند. و در تمرینات گروهش از استفاده “حافظهی عاطفی” فاصله گرفت و “بر خلق شرایط” تاکید کرد. این موضوع برای مایزنر فرصتی بود تا روش منحصر به فردش را در مسیر پیشرفت قرار دهد.
آدلر محور اصلی کارگردانی خود را در قدرتمند کردن قوهی تخیل بازیگران برای تصور یک صحنه قرار داد. و اصطلاحاً آن را “خلق شرایط” نامید. مایزنر اعتقاد داشت این تکنیک ذهنی به شرایط درونی یک فرد وابستگی زیادی دارد. او اعتقاد داشت یک بازیگر نیازمند خلاقیتی است که توسط سایر بازیگران لگام گسیخته، قبل از تماشای تماشاچیان جو را متشنج کند.
مایزنر شروع به خلق سیستمی از کارهای معمولی کرد که در آن انتخاب های صحیح برای واکنش به محرکهای ایجاد شده توسط سایر بازیگران، کشف میشد.
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر : عناصر اصلی تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر از اجزای مختلفی تشکیل شده است که همگی درکنار هم معنا پیدا میکنند.
- آمادگی عاطفی
- تکرار
- بداههگویی
مایزنر اعتقاد داشت که فرایند فعال کردن”حافظهی فعال”، مانع از در لحظه بودن بازیگر خواهد شد. بنابراین قواعد اصلی او نیازمند مشاهدهی شدید همبازیهای صحنه بود. حرکات، الهامگیری و انتخابها باید برگرفته از روابط بازیگران با هم باشد.
این موضوع نه تنها آگاهی عمیق بازیگران را در پی دارد، بلکه باعث میشود بازیگران انتخابهای قاطعانهای داشته باشند که واکنش خلاقه سایر بازیگران را فرا میخواند. مایزنر مشوّق یک ارتباط همزیانه در صحنه بود که در آن یک بازیگر مکمل سایرین بود. او این قسمت از کار را “آماده سازی عاطفی” نامید.
اصلیترین عنصر متد بازیگری مایزنر، تکرار است که تظاهر را در بازیگر از بین میبرد و او را از فضای ذهنی خود بیرون میکشد؛ بنابراین میتواند به غرایز خود وابسته باشد.
این وابستگی صحیح به غرایز، در یک لحظهی زنده از سوی اشخاص دیگر فراخوانده میشود که این موضوع رفتار واقعی انسان را در پی خواهد داشت. مایزنر عقیده داشت که تکرار علاوه بر آماده کردن بازیگر، به او شجاعت و اعتماد به نفس رهایی در صحنه را خواهد داد.
اگر بازیگری موظف به واکنش به یک محرّک مشخص در یک لحظهی آنی است، باید با استفاده از حضور در لحظه، منتظر آن محرک معنادار بماند. این کار زمینه ساز”خلق شرایط” در صحنه خواهد بود. مایزنر اعتقاد داشت، زمانی که بازیگر توسط واکنش به محرک ها شرایطی راخلق میکند، قادر است طرحی غنی از شخصیت داستانی را به تصویر بکشد.
علاوه بر اینها مایزنر بر “اگر جادویی” استانیسلاوسکی تأکید داشت، در طول تمریناتِ “شرح دقیق”، مایزنر شاگردان خود را به استفادهی تجربیات شخصی معنادار، برای تبدیل یک متن دراماتیک به زندگی تشویق میکرد.
از کجا بفهمیم که تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر برای ما مناسب است؟
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر برای شما مناسب خواهد بود اگر:
- سایر تکنیکها برای شما ناامیدکننده است.
- بیش از حد به احساسات خود فکر میکنید.
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر برای بازیگرانی که بیش از حد احساسات خود را پیچیده میکنند، مناسب است. همچنین افرادی که انتخابهای خود را بیش از حد بر اساس منطق انجام میدهند و نیازمند آماده سازی کامل یک صحنه هستند، از این تکنیک بهرهوری لازم را خواهند داشت.
اگر شما از روشهایی که توجّه ذهنی زیادی میطلبند، درماندهاید، تکنیک مایزنر میتواند برای شما مفید واقع شود. اما به یاد داشته باشید این راه میانبری برای افرادی که زود ناامید میشوند نیست. بردباری بازیگران در این تکنیک امری حیاتی است. زیرا این تکنیک تنها از طریق تمرینات طاقت فرسا و در ظاهر بیمعنی صورتپذیر است.
بازیگر از طریق این تمرینات قادر به انتقال نکات ظریف و ویژهی شخصیت داستانی خواهد بود. این نکات، احساسات شخصیت داستان را به همراه واکنشهای جهانی به تجربیات انسان ها به نمایش خواهد گذاشت.
چگونه میتوانیم تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر را بیاموزیم؟
شما میتوانید تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر را در سراسر کشور (آمریکا) و در برنامههای مختلف فراگیرید، زیرا تمرینات او تنها از یک منبع به شاگردانش آموخته شده است. دانشجویان در محیطهای آکادمیک به سرعت یاد میگیرند غرایز خود را به طور افراطی روشنفکرگرایانه کنند. این امر آنها را بر روی صحنه از کار خواهد انداخت.
بیشتر اساتید از تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر برای کاهش درون گرایی و یا بازیگری آکادمیک استفاده میکنند. نایبرهود پلی هوس در شهر نیویورک، (جایی که مایزنر اغلب آن را خانه مینامید) یک برنامهی تمرینی دو ساله را برای هنرجویان تجویز میکرد. مرکز سنفورد مایزنر در لس آنجلس، این سبک را به غربی ها آموزش میدهد.
مایزنر با همکاری دنیس لانگ ول کتابی در رابطه با چگونگی تکنیک خود نوشت. نام این کتاب تکنیک بازیگری مایزنر است. و دقیقا به سبک سایر کتابهای بازیگری نوشته شده است. این کتاب ضمن اینکه شامل شرح تمرینات این متد است، شرح گزارشی از خاطرات روزانه از کلاسهای آموزش این تکنیک را ارائه می دهد.
معایب تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر چیست؟
اصلیترین عیب تکنیک مایزنر این است که اجرای آن برای تلوزیون و فیلم، بهتر از تئاتر است. زیرا تکنیک مایزنر بر نکات ظریف، تکرار طوطی وار و بررسی و شک دائمی، استوار است. به همین دلیل منتقدین بر این باوراند که چنین بینش دقیقی در اجرای تلوزیونی، فیلم و صحنههای زنده مفید خواهد بود. همچنین این سبک توانایی ارتقا و رشد اجراهای سطح پایین را خواهد داشت.
زمانی که مایزنر با این نقد مواجه شد، گفت: علاوه بر این، شخصیت داستانی با این معیار کلاسیک، در ویژگیهای انسانیاش پیشرفت خواهد کرد.
به همین دلیل، بنا به سطح استعداد یک شخصیت، ما تصویری از ویژگیهای انسانی او خواهیم داشت. مایزنر این تکنیک را “human scope” و یا (دامنهی انسانی) نامید. و احساس کرد که بازیگران با استعداد میتوانند با استفاده از این تکنیک دامنه وسیعی از ویژگیهای انسانی را به نمایش بگذارند.
چقدر زمان میبرد که یک بازیگر تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر را فرا گیرد؟
بیشتر کارگاههای آموزشی تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر حداقل دوسال طول میکشد.
این یک سوال فریبنده است. زیرا مهمترین پاسخ برای آن این است که هیچ گاه نمیتوانیم محدودهی زمانی مشخصی را برای یادگیری یک تکنیک بازیگری در نظر بگیریم. علاوه بر آن مهارت یک بازیگر نیز حائز اهمیت است؛ زیرا “بازی خوب” مفهومی انعطاف پذیر و وابسته به نواسانات جامعه است.
بازیگران همواره مشتاق تمرین و ارتقاء ابزار خود هستند. طبق گفته های عمومی، بیشتر برنامه های فراگیری تکنیک مایزنر دوسال طول میکشد و به شدّت به سطوح گوناگون تمرینات هنری وابسته هستند.
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر چگونه به پیشرفت بازیگری من کمک میکند؟
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر با اجبار شما به حضور در لحظه و مشارکت با همبازیهای خود باعث پیشرفت شما میشود. شما درخواهید یافت که هدف شما برای بازیگری بر روی صحنه کاملا متفاوت خواهد بود و شرایط را از جهت دیگری خلق میکنید.
شما وابسته به اموری چون حضور در لحظه، به کارگیری محرکهای دریافتی از همبازیهای خود و شرایط داستانی خواهید بود که از اینها برای فراخواندن انتخابهای بازیگری خود استفاده خواهید کرد. همچنین همهی اینها شما را مجبور میکند که گوشسپاری و واکنش واضحتری داشته باشید.
کدام تکنیک های بازیگری مکمل تکنیک بازیگری مایزنر هستند؟
دو تکنیک بازیگری وجود دارند که پیروان تکنیک بازیگری مایزنر میتوانند از آنها بهرهمند شوند.
- تکنیک بازیگری استلا ادلر
- تکنیک بازیگری لی استراسبرگ
کمتر پیش میآید که یک بازیگر تنها به یک تکنیک بازیگری وابسته باشد. دقیقا مثل نجاری که از وسایل گوناگونی که در جعبه ابزارش دارد، متناسب با عمل مورد نیاز بهره میجوید.
برای تکمیل تکنیکهایی که همگی بر سبکهای بازیگری درونی تاکید دارند، تکنیک بازیگری استلا آدلر و لی استراسبرگ مفیدترین تکنیک ها هستند؛ زیرا در زمان شکل گیری اهداف مایزنر، این اشخاص با او در ارتباط بودند.
و در آخر، بیشتر شاگردان مشهور مایزنر قبلتر نزد آدلر و استراسبرگ دوره دیده بودند. به کارگیری مجموعهای از تمرینات فیزیکال نیز میتواند مکملی برای تکنیک مایزنر باشد. متدهای فیزیکال مانند متد گروتوفسکی و ویوپوینت میتوانند بازیگری را که میخواهد بینشی حرفهای و واضح دربارهی هر متد داشته باشن، به خوبی همراهی کنند.
بازیگران معروفی که از این تکنیک استفاده کردند.
- الد بالکوین
- جف بریجز
- استیون کلبر
- تام کروز
- الکساندرا داداریو
- جیمز فرانکو
- جف گلوبلوم
- گریس کلی
- کریستوفر لیولد
- گریگوری پک
- میشل فایفر
- مری استینبورگن
- نائومی واتس
اکتو آکادمی جامع فعالان تئاتر و سینما
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.