سینمای مارتین اسکورسیزی / کلیشهساز و نابغه هالیوود
مارتین اسکورسیزی، با نام اصلی مارتین مارک آنتونیو لوچیانو اسکورسیزی (زاده 17 نوامبر 1942، کوئینز، نیویورک، ایالات متحده) یک فیلمساز بلندآوازه آمریکایی است که به خاطر نمایشهای تند و خشونت آمیز از فرهنگ آمریکایی شهرت دارد. سینمای مارتین اسکورسیزی از دهه 1970 شامل مجموعه پرتعدادی از آثار بلندپروازانه، جسورانه و درخشان بوده است؛ اما حتی تحسینشدهترین فیلمهای او نیز درامهایی خشن و بعضاً ناخوشایند هستند که از موفقیت تجاری نسبتاً کمی برخوردار بودهاند. با این وجود، اسکورسیزی به عنوان یک کارگردان کالت (جدا از ژانر و جریان اصلی سینما با طرفداران خاص خود) که با بودجههای کلان و ستارههای محبوب هالیوود کار میکند، به طرز غیرقابل انتظاری مشهور است. از نظر هنری، شاید سینمای مارتین اسکورسیزی مهمترین سینمای آمریکایی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم باشد.
اوایل زندگی و دوران کاری
اسکورسیزی یک کودک ضعیف مبتلا به آسم بود که در محله ایتالیایی آمریکایی در «ایتالیای کوچک» در جنوب شرقی منهتن بزرگ شد. علاقه او به فیلمسازی پس از عدم موفقیت در ورود به کلیسای کاتولیک رومی آغاز شد. او تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی و در رشته فیلم دانشگاه نیویورک ادامه داد که بعدها در این دانشگاه تدریس هم کرد. فیلمهای دانشجویی سینمای مارتین اسکورسیزی تمام تأثیراتی که او از سینمای کلاسیک خارجی و موزیکالهای هالیوود گرفته بود را به نمایش میگذاشتند. در میان این فیلمها، فیلمهای کوتاهی مانند «دختر خوبی مثل تو ، تو جایی مثل اینجا چیکار میکنه؟» (1963) و «این فقط تو نیستی، موری!» (1964) به چشم میخورند.
اولین فیلم سینمایی اسکورسیزی به نام «چه کسی در خانه من را میزند» (1967) تصویری نزدیک و صمیمی از زندگی در خیابانهای محله «ایتالیای کوچک» بود. هاروی کایتل (که در دهههای 1970 و 80 پنج فیلم دیگر با اسکورسیزی ساخت) در نقش شخصیت جایگزین اسکورسیزی بازی کرد. این شخصیت یک کاتولیک ایتالیایی آمریکایی خیابانی اما احساساتی بود که متوجه تجاوز به دوست دخترش (زینا بتون) میشد. این فیلم نقدهای دلگرمکنندهای برای اسکورسیزی به همراه داشت و در پی آن سمت دستیار کارگردان و ناظر تدوین در Woodstock (1970) به او پیشنهاد شد. این باعث شد که 100 ساعت فیلم خام کنسرت راک به دست آورد که در سال 1969 به یک فیلم 3 ساعته تبدیل شود و جایزه بهترین اسکار مستند را به ارمغان آورد.
برترین فیلمهای سینمای مارتین اسکورسیزی
امروزه کمتر کارگردانی وجود دارد که عنوان افسانهای را با خود یدک بکشد. یکی از این کارگردانان، مارتین اسکورسیزی است. امضای اسکورسیزی در دنیای فیلم را نمیتوان نادیده گرفت. او در طیف گستردهای از ژانرهای سینمایی، از درامهای جنایی گرفته تا فیلمهای مدرن با جلوههای ویژه فیلمسازی کردهاست. در این بخش از مطلب، به مرور برخی از بهترین فیلمهای مارتین اسکورسیزی میپردازیم.
-
هوانورد – The Aviator (2004)
این فیلم درباره زندگی میلیاردر و کارگردان عجیب و غریب هالیوود، هاوارد هیوز است. در این فیلم اسکورسیزی داستان عجیب این شخص را روی پرده سینما میآورد و مخاطب را با مردی که پشت بزرگترین رکوردهای صنعت هوانوردی بوده است آشنا میکند. لئوناردو دیکاپریو در نقش هاوارد هیوزی ایفای نقش میکند که وجهه عمومی مطلوبی دارد، اما در خلوت خود از شیاطینی رنج میبرد که تنها خود توان مقابله با آنها را دارد.
اینجا بود که این فیلم از سینمای مارتین اسکورسیزی، هم در کارگردانی و هم در بازیگری درخشان ظاهر شد. هاواراد هیوز با وجود شهرت و ثروت فراوان از کامل بودن فاصله زیادی داشت و این ایرادات فراوان، به همان اندازه نبوغش، در زندگی او تأثیر داشتند. مانند هر فیلم بیوگرافی دیگری، بسیاری از اتفاقات این فیلم برای سرگرم شدن مخاطب نوشته شده بودند، اما عجیبترین وقایع کاملاً واقعی هستند.
-
کازینو – Casino (1995)
کازینو فیلمی بر اساس نویسنده داستانهای جنایی بر اساس اتفاقات واقعی، نیکلاس پیلگی ساخته شده است. فیلمی از سینمای مارتین اسکورسیزی که رابرت دنیرو و جو پشی هم در آن حضور داشته باشند، قطعاً یک شاهکار خواهد بود. داستان کازینو درباره دو مرد است که توسط اوباش به لاس وگاس فرستاده میشوند تا یک کازینو را اداره کنند.
همانند همه فیلمهای گنگستری سینمای مارتین اسکورسیزی، در این فیلم هم اتفاقات کازینو با چاشنی هیجان و طنز روایت میشوند. اسکورسیزی با ساختن این فیلم تبدیل به یکی از بزرگان سینمای گانگستری هالیوود شد.
-
جدا مانده – The Departed (2006)
احتمالاً این موضوع تصادفی نیست که تعداد زیادی از بهترین فیلمهای سینمای مارتین اسکورسیزی در ژانر درام جنایی تولید شدهاند. این ژانر جاییست که اسکورسیزی در آن میدرخشد و The Departed نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این فیلم درباره یک پلیس جوان بوستونی (لئوناردو دی کاپریو) است که مخفیانه وارد باندی به رهبری فرانک کاستلو (جک نیکلسون) میشود. در همین حین، یکی از اعضای باند (مت دیمون) مخفیانه وارد نیروی پلیس میشود و اتفاقات را به فرانک گزارش میدهد. آنچه در ادامه اتفاق میافتد، یک موش و گربهبازی هیجان انگیز است که در آن هر یک از طرفین تلاش میکنند ردپای دیگری را تعقیب کنند.
این فیلم یک مسترکلاس کارگردانی برای شیوه صحیح ساخت یک تریلر است. مخاطب این فیلم از همان ابتدا محکم روی لبه صندلی خود مینشیند و تا زمانی که تیتراژ پایانی پخش شود در جای خود باقی میماند.
-
راننده تاکسی – Taxi Driver (1976)
یکی از دارکترین و ناراحتکنندهترین فیلمهای سینمای مارتین اسکورسیزی، راننده تاکسی با بازی رابرت دنیرو است. این فیلم درباره یک کهنهسرباز نیروی دریایی در ویتنام به نام تراویس بیکل است که به عنوان یک راننده تاکسی در شب کار میکند.
او در خیابانهای نیویورک گشت میزند و رویای پاکسازی آنها را در سر میپروراند. کل فیلم مانند یک بمب ساعتی است که تماشاگر در آن مدام منتظر است تا تراویس تسلیم خواستههای خشونتآمیزش شود. در این فیلم جودی فاستر جوان در نقش یک فاحشه بازی میکند که با بیکل دوست میشود. تاد فیلیپس برای ساختن فیلم «جوکر» از این فیلم الهام گرفت، در نتیجه مخاطبانش میتوانند لحنی از این فیلم را در آن مشاهده کنند.
-
مرد ایرلندی – The Irishman (2019)
ژانر گنگستری در سالهای اخیر کاملاً از بین رفته بود تا سینمای مارتین اسکورسیزی، Irishman را عرضه کرد. این فیلم یک بازگشت واقعی به فرم است که تعدادی از بزرگان این ژانر مانند رابرت دنیرو، جو پشی و آل پاچینو در آن بازی میکنند.
داستان این فیلم در طول چندین دهه میگذرند و بازیگران آن با تکنیک پیریزدایی (de-aging) سالها جوانتر شدهاند. این باعث میشود که برخی از قسمتهای فیلم مانند یک فیلم گمشده از دوران قدیم به نظر برسند.
-
جزیره شاتر – Shutter Island (2010)
وقتی سخن از تریلرهای هیجانانگیز به میان میآید، نام جزیره شاتر میدرخشد. این فیلم از سینمای مارتین اسکورسیزی بسیار متفاوت از برخی آثار قدیمیتر این کارگردان است.
این فیلم درباره یک مارشال آمریکایی با بازی لئوناردو دیکاپریو است که به یک آسایشگاه روانی در جزیرهای دورافتاده فرستاده میشود تا ناپدید شدن یکی از بیماران را بررسی کند، اما به این آسانیها هم نیست. این تریلر یکی از بهترین تریلرهای مارتین اسکورسیزی در تمام دوران است و یکی از تکاندهندهترین پایانهای پیچشی را با خود دارد.
-
دوستان خوب – Goodfellas (1990)
همانطور که قبلاً گفته شد، اسکورسیزی به خوبی میداند که در فیلمهای گنگستری باید چه کاری انجام دهد. بهترین مثال برای این موضوع، Goodfellas است.
این فیلم همانند کازینو بر اساس رمان جنایی نیکلاس پیلگی به نام Wiseguys ساخته شده است و داستان واقعی زندگی گنگستری به نام هنری هیل (با بازی ری لیوتا) را روایت میکند. هیل کم کم و در مقیاسی کوچک کار خود را شروع میکند و به تدریج در آن پیشرفت میکند تا زمانی که علیه اعضای گنگ خود شهادت میدهد. این فیلم از سینمای مارتین اسکورسیزی شامل تقریباً همه چیز است.
Goodfellas فیلمی دارک، خندهدار، خشن و بالاتر از هرچیز دیگری سرگرمکننده است. رابرت دنیرو و جو پشی، بازیگران همیشگی سینمای مارتین اسکورسیزی در این فیلم هم حضور دارند و میتوان گفت که بهترین بازیهای خود در سینمای مارتین اسکورسیزی را در این فیلم ارائه میکنند.
وقتی صحبت از فیلمهای گانگستری به میان میآید، تعداد کمی فیلم هستند که با Goodfellas برابری کنند. حتی این فیلم با «پدرخوانده» فرانسیس فورد کاپولا مقایسه میشود.
بازیگری و کارگردانی در سینمای مارتین اسکورسیزی
میراث کارگردان کهنهکار
با وجود تنوع در ژانرهایی که اسکورسیزی در آنها کار میکند، آثار سینمای مارتین اسکورسیزی حاوی عناصر مشترکی هستند. علاقه این کارگردان به هالیوود قدیمی منجر به کاوش او برای خلق کلیشههای سینمایی جد میشود که اغلب با آمیزهای از طنز تلخ و ابهامات اخلاقی همراه هستند.
او به دلیل استفاده از دوربین سوبژکتیو برای به تصویر کشیدن دیدگاه قهرمان مورد ستایش قرار میگیرد، رویکردی که با تاچهای ظریفی مانند پنهای از راست به چپ دوربین همراه است. (زبان انگلیسی از چپ به راست نوشته میشود و این باعث میشود که حرکت دوربین در فیلمهای سینمای مارتین اسکورسیزی برای مخاطبان انگلیسی زبان بر خلاف حرکت چشم باشد و این منجر به استرس و نگرانی در مخاطب میشود).
جهان تحریفشده فیلمهای اسکورسیزی بیشتر به مردم توجه دارد تا اتفاقات. در نتیجه بازیگران سینمای مارتین اسکورسیزی، علاوه بر نکات قبلی، باید بدانند که این کارگردان دوست دارد شخصیتهایش را در موقعیتهای ناپایدار قرار دهد و اجازه دهد وقایع به طور طبیعی اتفاق بیفتند؛ به گونهای که غرایز، امیال و وسواسهای شخصیتها آن را مشخص کند. مارتین اسکورسیزی به عنوان یکی از برترین فیلمسازان دهههای اخیر، بدبینی نسبت به فرهنگ مدرن و عشق آشکار به سینما را در آثارش منعکس میکند.
منابع: thenerdstash و britannica
نویسنده: مهدی یوسفی مهر
اکتو پلتفرم جامع فعالان تئاتر و سینما
3 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مفید بود. سپاس
مطلب مفیدی بود
خداقوت