5 تکنیک بازیگری که برای ارائهی بازی خوب به آن ها نیاز دارید
در تکنیک بازیگری روش های زیادی وجود دارد که بسیاری از بازیگران مورد علاقهی شما، به منظور احیای کاراکتر نمایشی خود از آنها استفاده میکنند. در لیست زیر تکنیکهای پرطرفدار بازیگران هالیوود را مشاهده میکنید.
- سبک بازیگری کلاسیک
- متد اکتینگ
- تکنیک بازیگری چخوف
- تکنیک بازیگری مایزنر
- تکنیک بازیگری زیبایی شناسی عملی
سبک بازیگری کلاسیک
کنستانتین استانیسلاوسکی، بنیانگذار متد بازیگر کلاسیک بود. استانیسلاوسکی یک متد بازیگری به نام”سیستم” خلق کرد که در آن بازیگران به طور اصولی دوره میبینند. این آموزشها بیشتر در حیطهی افزایش تمرکز، صدا سازی، بهبود قابلیتهای فیزیکی ، مشاهده ، حافظهی عاطفی و آنالیز دراماتیک، بودند.
هدف استانیسلاوسکی، یافتن یک روش بازیگری کارآمد برای تمام بازیگران جهان بود. او دربارهی سیستم خود چنین گفت:
(سنت شکنی کن. به من وابسته نباش. روشی را ابداع کن که به کارت بیاید.)
روش “سیستم” استانیسلاوسکی، که به عنوان متد نیز شناخته میشود، سعی در برقراری ارتباط بین احساسات بازیگر با شخصیت داستان دارد. بازیگر خود را به جای شخصیت داستان تصور میکند و تابع خط فکری او میشود. با استفاده از این همزاد پنداری، ویژگی های مشترک بین خودش و شخصیت داستان را پیدا میکند تا نمایش دقیقتری اجرا کند.
تکنیک بازیگری چخوف
میخائیل چخوف که یک نویسندهی روسی آمریکایی بود، از شاگردان استانیسلاوسکی به شمار می آید که بعد ها به “سیستم” او اضافه شد. تکنیک بازیگری او توسط بازیگرانی همچون کلینت ایستوود، مرلین مونرو و یول براینر استفاده میشد.
بین سال های 1930و 1935، چخوف در تئاتر ایلات کائوناس در لیتوانی فعالیت داشت. او در بین سالهای 1936 و 1939 مدرسهی تئاتر خود را در دارتینگتون هال واقع در دیوون تأسیس کرد. به دلیل تحولات در آلمان و خطر وقوع جنگ، او مدرسهی خود را به ایالت کانکتیکات آمریکا انتقال داد و به عنوان یک مدرسهی شبانه روزی قدیمی، اولین دیپلم خود را صادر کرد.
در تکنیک بازیگری چخوف، بازیگر به مسائل و مشکلات درونی شخصیت داستان، متمرکز شده و سعی میکند آنها را توسط یک سری حرکات به نمایش بگذارد. در مرکزیت این سبک از بازیگری، بازیگر ایده آل کسی است که دارای علم کافی به این دو ویژگی انسانهاست:
- او میداند که انسان به عنوان یک موجود دارای جسم، به مادیات وابسته است.
- او میداند انسان به عنوان یک موجود هوشیار، دارای افکار، احساسات و روح و روان است.
در دایره لغات چخوف عبارت”جسمی-روحی” برای نشان دادن این موضوع به کار میرود. اولین و مهمترین هدف این سبک ارتقاء همسان آگاهی بازیگر از این دو ویژگی شخصیت نمایش است.در این تکنیک، بازیگر قادر است، نیاز ها و هیجانات روانی شخصیت داستان را در قالب حرکات فیزیکی نمایان کند.
در ادامه، حالات فیزیکی با تفکرات درونی یکپارچه شده، و ادامهی اجرا را در دست میگیرد.
تکنیک چخوف، یک رویکرد اجتماعی-روانی به بازیگری است و تمرکز آن بر روی واکنشهای روحی، جسمی و تخیلات است.
متد اکتینگ
این سبک از بازیگری به لی استراسبرگ و اعضای گروه او نسبت داده میشود. سنفورد مایزنر، رابرت لوویس و استلا آدلر، همگی اعضای گروه لی استراسبرگ بودند و در توسعهی این روش بازیگری نقش داشتند.
استراسبرگ برقراری ارتباط با شخصیت نمایش از طریق تجربیات و احساسات شخصی را مؤثر میدانست و دائماً بر آن تأکید داشت. او برای این کار تمریناتی از قبیل ارتقای حافظهی عاطفی و حافظهی حسی را در نظر داشت.
به افرادی که از روش استراسبرگ پیروی میکنند،”متد اکتورز” میگویند. طبق نظریههایی که توسط منتقدین و حامیان متد اکتینگ گفته میشود، متد اکتینگ، روشیست که در آن بازیگر تبدیل به شخصیت داستان میشود و به عبارتی خود را در نقش غرق میکند، اما این بیانات درست مثل سخنان کلیشه ای، نادرست هستند.
زمانی که استراسبرگ سعی در تعریف متد اکتینگ به زبان عامیانه داشت، این جمله را بیان کرد:
(متد اکتینگ همان چیزی است که بازیگران به هنگام اجرای خوب آن را رعایت میکنند.)
روش متد اکتینگ انواع مختلفی دارد. به طور کلی این تکنیک، توسط بازیگرانی اعمال میشود که میخواهند احساسات وافکار شخصیت داستان خود را تصور کنند تا اجرای آنها حالت طبیعیتری داشته باشد.
این سبک از بازیگری در بسیاری از بازیگران سینمای آمریکا رایج است.
بازیگران همچون جرد لتو، جیک جیلنهال و آنجلینا جولی، برای ایفای نقشهای خود از متداکتینگ استفاده میکنند.
سبک سنفورد مایزنر اکتینگ
تکنیک بازیگری سنفورد مایزنر، شدیدا به متد اکتینگ وابسته است. در این تکنیک، بازیگر ابدا به خود اتّکا نمیکند بلکه کاملا به سایر بازیگران متمرکز میشود. و طوری با آنها برخورد میکند که گویی آنها در حال بازیگری نیستند و رفتارشان کاملا واقعی است. این کار باعث میشود صحنه برای تماشاچیان واقعیتر به نظر برسد.
از تمرینهای ضروری که مایزنر برای این سبک از بازیگری طراحی کرد، بازگویی و یا” “repetition نام دارد . در این تمرین، دو بازیگر رو به روی یکدیگر مینشینند و با تکرار یک جمله به یکدیگر پاسخ میدهند. این جمله دربارهی رفتار های آنهاست و گویای چیزی است که در آن لحظه بین هر دوی آنها در جریان است. برای مثال، یکی از آنها به دیگری میگوید: به نظرم از دست من ناراحت شدهای. این جمله آنقدر تکرار میشود تا لحن گفتاری، میزان بلندی صدا، و شدت ادای کلمات با رفتاری که هر بازیگر مد نظر دارد همخوانی پیدا کند.
در این تمرین بازیگر به این که چه کاری کند و چه حرفی بزند فکر نمیکند و آزادانهتر و ناخودآگاهانهتر واکنش نشان می دهد. از آنجایی که در این تمرین خواندن لاین ها حذف میشود، حرکات بازیگران با گفتارشان هماهنگی بیشتری خواهد داشت.
بازیگران پیرو این سبک، حالت صحیح ادای دیالوگ را در هنگام پاسخگویی به دیگران پیدا میکنند.
تکنیک بازیگری زیبایی شناسی عملی
تکنیک زیبایی شناسی عملی توسط دیوید ممت و ویلیام اچ میسی خلق شد. آنها این سبک را بر اساس آموزههای استانیسلاوسکی، سنفورد مایزنر و یک فیلسوف رواقی به نام اپیکتوس بنیان نهادند.
این روش بازیگری، بر اساس موشکافی یک صحنه انجام میشود و این آنالیز، 4 مرحله دارد.
- Literal: اساسی ترین توصیف از اتفاقات در حال وقوع.
- :want چیزی که شخصیت داستان از سایر بازیگران میخواهد.
- Essential action: بازیگر در صحنه چه میخواهد. لازم است بدانید کاری که بازیگر انجام میدهد، با کاری که شخصیت داستان انجام میدهد متفاوت است.
- As if: این بخش به essential action وابسته است. و به زندگی شخصی بازیگر مربوط است.
- برای درک مرحلهی چهارم، از یک مثال استفاده میکنیم: فرض کنید شخصیت داستان یک شئ ارزشمند را از دست داده و در حال بازستانی آن است. حال بازیگر باید طوری وانمود کند که گویی خود او آن شئ را از دست داده و در پی پس گرفتن آن است. این گام به بازیگر کمک میکند از فضای خیالی بیرون بیاید و به دنبال حقیقت شخصیت داستان برود.
تکنیک بازیگری زیبایی شناسی عملی، برای برجسته کردن تجربیات بازیگری بوده و بر اساس شخصیت های داستانی نیست. بازیگر در تفاوت مابین پاسخ این دو سؤال این موضوع را عملی میکند:
- بازیگر در صدد انجام چه کاری در صحنه است؟
- اگر بازیگر به جای شخصیت داستان بود چه میکرد؟
بازیگرانی از قبیل ویلیام اچ میسی، اسکات پارکر، فلیسیتی هافمن، رز بیرن، جسیکا آلبا، کامرین مانهایم و کلارک گرگ از تکنیک زیبایی شناسی عملی استفاده می کنند.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
بسیار زیبا ورو ان به تعریف سبکهای مختف بازیگری پرداخته
درود بر شما امیدوارم پیروز و موفق باشید.