تاریخچه ادبیات ایران و داستان نویسی در ایران
سیر تحول از مشروطه تا معاصر
ادبیات فارسی ،بی تردید در طول تاریخ و مخصوصا پس از انقلاب مشروطیت، در خودآگاهی ملی ایرانیان نقشی اساسی ایفا کرده است. پس از مشروطیت، تاکید نویسندگان و شاعران، از یک سو بر فرهنگ سازی و از سوی دیگر بر سنت ستیزی و تجدد خواهی،بود.
محمدعلی فروغی(۱۲۵۶-۱۳۲۱)، با نوشتن کتاب ِ(سیِر حکمت در اروپا)، در سال۱۳۱۰، بر ساختن جامعهای سکولار تاکید داشت. وی در دورهی دوم مجلس شورای ملی، مدت کوتاهی رییس مجلس بود و بعد از آن چندین دوره وزیر و نخست وزیر شد.
پس از کودتای اسفند(۱۲۹۹) و برآمدن رضاشاه،علی اکبر دارو(۱۲۶۴-۱۳۱۵)رکه یکی از کوشاترین برنامه ریزان ایران نوین بود، روزنامه ای را در سال(۱۳۰۰) به نام (مرد آزاد)، تاسیس کرد که در آن، ترقی ایران و رونق اقتصادی و اجتماعی را مستلزم قبول سنّت های اروپایی غربی، معرفی کرد.
در طول سلطنت رضاشاه، به مسالهی تعلیم و تربیت عمومی اهمیت فوق العاده داده میشد. مدارس ابتدایی چهار برابر و مدارس متوسطه شش برابر شد. این ترویج آموزش و پرورش،که همراه با تاکید بر حفظ میراث فرهنگی ایران باستان و تحکیم وحدت ملی بود، منجر به نگارش داستانهای تاریخی از یک طرف و سرودن اشعار میهنی،از سوی دیگر شد.
نویسندگانی چون: حبیب نوبخت و احمد کسروی، به سره نویسی روی آرودند. بدین ترتیب از برآمدن رضا شاه پهلوی تا پیروزی انقالب۱۳۵۷، بر اثر افزایش نرخ با سوادی، ادبیات فارسی جنبهی سیاسی و اجتماعی و حتی ضد استعماری و ضد استبدادی به خود گرفت.
ظهور نویسندگانی چون: صادق هدایت، احمد کسروی، شریعت سنگلجی، در این دوره بود. اما این دوران،دیری نپایید و متاسفانه با تزلزل سیاسی و با سانسور مطبوعات و ممنوعیت آزادی بیان ،ادبیات فارسی به پویایی لازم نرسید.
کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲
حتی در دوران زمامداری دکتر محمد مصدق، که مطبوعات آزاد بود، باز هم به علت عدم ثبات فضای سیاسی، فرصت خلاقیت ادبی چندانی حاصل نشد
و در نهایت با کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲،اختناق مطبوعات و ممیزی کتاب تجدید شد.پس از آن،ادبیات فارسی به زیر زمین کشیده شد و تا انقلاب بهمن۱۳۵۷، (ادبیات زیرزمینی) همراه با طنز و شایعه روان شد.
تحوالت ادبی در زبان فارسی در پی آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب، تاسیس مدارس جدید، رواج مطبوعات و صنعت چاپ در عصر ناصری آغاز شد و با انقلاب مشروطیت به اوج رسید.
رهبران این نهضت ادبی، قائم مقام فراهانی و فتح اله خان شیبانی و نیز، طراحان و نظریه پردازان آن: میرزا فتح علی آخوند زاده و میرزا آقا خان کرمانی،بودند. بطور کلی میتوان گفت که نثر پارسی،پس از مشروطیت،از نثر مصنوع (مسجع و متکلف) به نثر ساده یا مرسل(روان)، تغییر جهت داد.
ادوار ادبی ایران،انعکاس تحوالت سیاسی و اجتماعی از عصر ناصری تا امروز است که به طور کلی عبارتند از:
۱- چند دهه قبل از مشروطیت
۲- از انقالب مشروطیت تا برآمدن رضا شاه در سال۱۲۹۹
۳- دوران سلطنت استبدادی رضا شاه
۴- دورهی اول سلطنت محمدرضا شاه از۱۳۲۰تا۱۳۳۲
۵- دورهی دوم سلطنت محمدرضا شاه
۶- از سقوط رژیم پهلوی در ۲۲بهمن ۱۳۵۷تا امروز
اولین دوره ی تحوالت ادبی در زبان فارسی تحت تاثیر سه عامل سفرنامه نویسی، مطبوعات و ترجمه ادبیات اروپایی، شروع شد. ابتدا سفرنامه هایی که تخیّلی بودند،مانند: سیاحت نامهی ابراهیم بیک(از زین العابدین مراغه ای) و مسالک المحسنین(ازعبدالرحیم طالب اف) و سپس سفرنامه های معمولی مانند:سفرنامه ی حجاز(علی بیهقی) و… در حقیقت رمان نویسی تاریخی ریشه در سفرنامه نویسی های تخیلی دارند.
یکی از تحوالت مهم نثر پارسی در هفتاد سال اخیر، رواج داستان نویسی است.مقصود از داستان نویسی،هم داستانهای کوتاه(نوول)،مانند: داش آکل اثر صادق هدایت، گیله مرد اثر بزرگ علوی و هم داستانهای بلند( ُرمان کوتاه)،مانند: بوف کور اثر صادق هدایت ،شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری، مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد وهم (رمان)،مانند: کلیدر اثر محمد دولت آبادی، سووشون اثر سیمین دانشور، چشمهایش اثر بزرگ علوی، است.
ادبیات هر عصر، بازتاب اوضاع سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی حاکم بر آن عصر است. ادبیات فارسی که تا پیش از مشروطیت در مجموع، ننگ مدح و خدمت به امیر و وزیر و بر پیشانی داشت، ادبیات مردمی محسوب نمی شد.
پیش از مشروطیت در اواسط قاجاریان،(هزار و یک شب) به دست طسوجی و به دستو ر بهمن میرزا قاجار که صاحب اختیار آذربایجان بود،انجام شد.همین اثر از سوی دهقان سامانی و به امر سلیمان خان رکن الملک که وزیر اصفهان و عراق عجم بود، به صورت نظم در آمد.
این در حالی است که ادبیات فارسی از مشروطیت به بعد این داغ را بر پیشانی نداشت و بر اثر نوآوری های لفظی و معنوی دگرگونی در قالب و محتوا و تغییر و تحول های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تنوع و تکثیر یافته است.بنابراین ادوار ادبی ایران را به دو دورهی پیش از مشروطیت و پس از مشروطیت تقسیم میکنند.
انواع ادبی:
گونه ها یا ژانرها Genre ادبی:
مفهوم طبقه بندی آثار ادبی است. در ادبیاتِ سنتی،انواع ادبی عبارت بودند از: حماسه-غزل-مرثیه-مفاخره-مناظره-شهرآشوب-طنز-هزل-هجو-مدح-لُغُز و….که کم و بیش معادل و نظایر شبیه به آنها در ادبیات کلاسیک یونان به این گونه بود:
حماسه:Epic
غنا:Lyric
نمایش:Drama(اعم از تراژدی و کمدی)
و طنز:Satire انواعِ مختلفِ ادبی مناسبِ ادوارِ مختلف تاریخی هستند.
بطور مثال: در ادبیات فارسی تا پیش از حمله مغول حماسه و قصیده مطرح بود و سپس غنا و غزل رایج شد؛همچنان که حکایت و قصه در ادبیات کلاسیک فارسی سابقه داشت،اما رمان و داستان کوتاه پس از مشروطیت و به تقلید از غرب رایج شد.
ادبیات فارسی از مشروطیت به بعد، بر اثر نوآوری های لفظی و معنوی، دگرگونی در غالب و محتوا و تغییر و تحول های ِ مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی تنوع و تکثر یافته است.
بعضی از انواع ادبی معاصر(مانند شعر و نثر مطبوعاتی،داستان نویسی،ادبیات نمایشی و شعر نو)،در ادبیات پیش از مشروطیت بی سابقه است.حال با تمام این تفاسیر،همچنان ادبیات فارسی معاصر را میتوان از جهت مطالعات ادبی،در ابتدا به دو بخش عظیم:نظم و نثر و سپس به دو بخش:جدّ و هزل،تقسیم کرد.
نثر فارسیِ معاصر و تحول آن:
در کتابهای سبک شناسی انواع نثر به چهار بخش تقسیم شده است:
۱-نثر مرسل(ساده)
۲-نثر مسجع(موزون)
۳-نثر فنی(مصنوع)
۴-مقامه
که ما در اینجا سیر تحول آنها را،با هم بررسی میکنیم.
انواع نثر فارسی:
تاریخ ادبیات ایران از آغاز تا نهضت مشروطیت،بیشتر تاریخ خواص و نخبگان جامعه بود.مثال بارز این جمله را می توان در برهه ی زمانی کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲،به طور کامل حس کرد؛بدان گونه که در این تاریخ تقریبا هشتاد درصد مردم ایران کاملا بیسواد بودند و توانایی خواندن و نوشتن،نداشتند.
در این تاریخ،ادبیات گفتاری و شنیداریبیش از نوشتار،و آثار منظوم،بیش از آثار منثور در میان عموم مردم شایع بود.یعنی بطور خلاصه می توان گفت،تا اواسط سلطنت رضا شاه پهلوی،شعر ارزش بیشتری نسبت به نثر داشت.
نثر فارسی با ظهور قائم مقام فراهانی و سپس به دنبال جنبش اصلاح طلبی امیرکبیر و اندیشه های برخاسته از فضای فرهنگی و سیاسیِ ضدِ استبدادیِ آن زمان متحول گشت ونویسندگانی از جمله:میرزا آقا خان کرمانی،میرزا ملکم خان و…،به این تحول،دامن زدند و با ارائه ی مضامین نوو روشنگرانه،راهی تازه در ادبیات منثور فارسی گشودند.
در پی این تحول و با ظهورِ: عبدالرحیم طالب اُف با اثرِ:کتابِ احمد _ زین العابدین مراغه ای با اثرِ:سیاحت نامه ی ابراهیم بیک و در نهایت،علی اکبر دهخدا با اثرِ:چرند و پرند،مضامین نو و بدیع،به سبکی جدید ارائه شد.
با گذشت زمان و از دوره ی مشروطیت به بعد،انقلابی بزرگ در نثرِ فارسی اتفاق افتاد.از این رو که،شیوه های قدیمی و کهنهی نویسندگی،انشا کلمات کتابی و سنگین،جایِ خود را به ساده نوبیسی داد و زبان مکتوب را به زبان محاوره نزدیک کرد.
انواعِ مهم نثر فارسی معاصر را،میتوان به دسته های زیر تقسیم کرد:
۱-نثر تعلیمی(آموزشی و پژهشی)
۲-نثر داستانی
۳-نثر ترجمه(که خود به ادوار مختلف تقسیم می شود)
۴-فرهنگ نویسی وفرهنگ سازی
۵-دایره المعارف نگاری
از میانِ نثرهایِ فوق،سه نثرِ آخر،که توضیحات بسیار مفصل دارند را،در مطالبی جداگانه،مورد بررسی قرار خواهیم داد.
نثرِ تعلیمی
به نوشته هایی که جهت افزایش دانش و آگاهی خواننده باشد.به نوعی میتوان اینگونه نوشت،اثری که دانش فنی را بصورت مکتوب برای خواننده شرح دهد و یا مباحث فلسفی،عرفانی،اخلاقی،مذهبی،سیاسی و اجتماعی را به آن ارائه نماید.
نثر تعلیمی شیوهی نگارش استادانی مانند: محمد علی فروغی،بدیع الزمان فروزانفر،عباس اقبال،مجتبی مینوی،سعید نفیسی،عبدالحسین زرین کوب و دکتر ذبیح اله صفا و…
این نثر نزدیک به نثر فاخر مطبوعاتی است و با نثر داستانی و نیز نثر ترجمه،متفاوت است.
نثر مطبوعاتی و مقاله نویسی
نثر مطبوعاتی،یک نوع تازه نویسندگی است که در تاریخ ادبیات ایران،پیش از ظهور”مطبوعات”(روزنامه،کاغذ اخبار) و مجله سابقه نداشته است.از عهد ناصری به علت سانسور و سخت گیری های دولت،جمعی از ایرانیان در خارج از ایران،به نشرِ مطبوعات دست زدند.
از جمله آنان: میرزا ملکم خان در اروپا که سردبیریِ مجلهی(قانون) را به عهده داشت و همینطور چندین مطبوعه همچون: اختر،که در عثمانی(ترکیه امروزی)،چاپ می شد.
لازم به ذکر است که درآن دوره،بیشترین روزنامه های فارسی،در هندوستان چاپ می شد.بدین دلیل که:اولا جو فرهنگی و سیاسی حاکم بر هند در حال که استعمار انگلستان بود،آزادی مطبوعات را تا حدی تضمین میکرد و ثانیا زبان فارسی در هندوستان بین اهالی هنر،بعنوان یک زبان ادبی و فرهنگی محسوب می شد.
نثر ترجمه
ترجمه یکی از عوامل جدی و موثر انتقال فرهنگ است.در تاریخ ایران،ترجمه را برچهار مقطع مهم تقسیم میکنند:
۱-ترجمه آثار هندی در عصر ساسانی که نمونه بارز آن: کلیله و دمنه،هزار افسان و …
۲-ترجمه آثار یونانی و سریانی پهلوی به عربی در عصر عباسی که در دوره ی مامون با تاسیس بیت الحکمه به اوج خود رسید و نمونه ی بارز آن ترجمه های حنین ابن احساق است.
۳-ترجمه متون عربی به پارسی،که نمونه ی بارز آن تاریخِ طبری است.
۴-ترجمه آثار اروپایی از عصر قاجار(حدود۱۴۲۰قمری) تا به امروز که اکثرا به دست ایرانیانی که برای تحصیل به اروپا رفته بودند،اغلب از منابع انگلیسی و فرانسه،به فارسی ترجمه شده است.
همچنین ترجمه در دوران معاصر را به پنج دوره تقسیم میکنند:
۱-نخست،پس از شکست ایران از روسیه
۲-عصر ناصری،که دارالترجمه همایونی به عنوان بخشی از وزارت مطبوعات(انطباعات)،تاسیس شد.
۳-پس از سقوط رضاشاه پهلوی،ترجمه با تکیه بر متون سوسیالیستی شروع شد و به زمینه های دیگر سرایت کرد
۴-عصر پهلوی دوم
۵-از دهه ی۱۳۷۰به بعد،که ایرانیان به دلیل تنگنایی فضای فرهنگی در داخل کشور،مجدد به ترجمه روی آوردند.
مترجمان معاصر
عصر قاجار: از نخستین مترجمان ایرانی در عصر قاجار،میرزا حبیب اصفهانی (مترجم بابای اصفهانی)و نمایشنامه ی(میزانتروپ)اثر مولیر بود.
مترجمان برتر عصر پهلوی: دکتر ذبیح اله صفا-سعید نفیسی-دکتر پرویز ناتل خانلری-محمد قاضی-م.ا.به آذین-ابولحسن نجفی-نجف دریابندری-کریم کشاورز و…
فرهنگ نویسی و فرهنگ سازی
فرهنگ(واژه نامه یا لغت نامه)،سیاهه ای الفبایی از واژگان یک زبان همراه با آگاهی ازتلفظ،ریشه،معنا و مترادفات هر واژه است.از قدیمی ترین واژه نامه های زبان فارسی(لغت فرس اسدی طوسی)،فرهنگ لغت فرس(۱۵۰۶)و صحاح الفرس(۷۲۸)است.
فرهنگ نویسی،با(نهضت پاس داشتن پارسی) و (سره نویسی) پیوندی نزدیک دارد.مهم ترین فرهنگ های فارسی که در دوران معاصر تدوین شده اند،عبارتند از:لغت نانمهی علی اکبر دهخدا،فرهنگ فارسی دکتر محمد معین و فرهنگ بزرگ سخن دکتر حسن انوری.
قابل توجه:
مباحث نثرهای فرهنگ نویسی و فرهنگ سازی و همچنین دایره المعارف نگاری،از جهت محتوایی،طولانی می باشد.بدین منظور،جهت توضیحات کامل و جامع،به صورت جداگانه خدمت شما خوبان ارائه خواهد شد.
اکتو سامانه جامع فعالان تئاتر و سینما
نویسنده: اشکان میراعلمی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.