همه چیز درباره جیزل
داستان نمایش این باله در کشور تاکستان در مرز راین اتفاق می افتد. هیلاریون، شکارچی دهکده از کارهای اولیه صبحگاهی خود برمیگردد و جلوی کلبهی همسایه خانه جیزل، که عاشق اوست، مکث میکند. روستاییان در مسیر خود به سمت تاکستان درحال حرکت هستند، جایی که آخرین انگورها را قبل از جشن شراب برداشت می کنند.
بخشی از نمایش
دراین میان کنت آلبرشت با سربازش وارد کلبه ای روبروی جیزل می شود. او با لباس دهقانی بیرون میآید،لباس مبدل خود را به بازرسی مالک میسپارد و او را اخراج میکند. هیلاریون جوان شاهد این مبادله بوده و متحیر است که سارق باید چنین احترامی را نشان دهد که روستائیان او را به عنوان هم روستایی به نام لویس بشناسند. لویز خود را از پیوستن به جمع کنندگان انگور معذور می کند تا بتواند با جیزل خلوت کند.
او به عشق ابدی سوگند یاد می کند و در آزمون سنتی با دیزی شرکت می کند:
“او من را دوست دارد، او من را دوست ندارد.” وقتی به نظر می رسد که پاسخ “نه” خواهد بود، او گل را دور میاندازد
لویز آن را بازیابی می کند و با دور انداختن مخفیانه یک گلبرگ، به جواب “او من را دوست دارد” میرسد.
هیلاریون حرفش را قطع می کند و اعتراض می کند . دعوا پیش می آید، و شک هیلاریون عمیق تر می شود.
روستاییان برمی گردند و جیزل آنها را دعوت می کند تا در یک رقص برای جشن برداشت محصول شرکت کنند.
مادرش، برت، حرفش را قطع میکند و به او هشدار میدهد که با رقصیدن بیش از حد ممکن است زندگیاش به خطر بیفتد.
او لحظه ای با دخترش که در حال مرگ است مواجه می شود.او دخترش را به عنوان یک روح ناآرام که با عشق خود مرده است میبیند.
بوق از دور به صدا در می آید و لویز تشخیص می دهد که از مهمانی شکار شاهزاده کورلند آمده است.
همانطور که لویز با عجله می رود، هیلاریون به کلبه لویز نفوذ می کند.برای شکارچیان نوشیدنی سرو می شود و دختر شاهزاده، باتیلد،
وقتی متوجه می شود که هر دو نامزد کرده اند، یک گردنبند طلا به جیزل می دهد.پس از بازگشت حزب سلطنتی به شکار،
هیلاریون با یک شاخ و شمشیر شکار از کلبه لویز بیرون میآید، که گواه دیگری بر این است که دهقان فرضی در واقع یک نجیبزاده
است…روستاییان بازگشته و جیزل را ملکه جشن شراب اعلام می کنند. هیلاریون حرفش را قطع می کند تا لویز را به عنوان
یک فریبکار محکوم کند. هنگامی که لویز اتهامات را رد می کند و شکاربان را با شمشیر خود تهدید می کند،
هیلاریون بوق شکار را می زند، که علامتی برای بازگشت شاهزاده است.وقتی باتیلد فاش میکند که نامزد او، کنت آلبرشت است، لویز به عنوان یک شیاد رسوا میشود.
ذهن او از هم باز می شود، و او از یک قلب شکسته می میرد – عشق او بی نتیجه است.صحنه در محوطه ای در جنگل نزدیک قبر جیزل برگزار میشود و یلیس توسط ملکهشان،
میرتا، احضار میشوند تا در مراسمی که جیزل را به خواهری برمیگزیند، شرکت کنند.عشق آنها بی نتیجه است،
آنها نمی توانند آرامش پیدا کنند. قرار است ارواح آنها برای همیشه از نیمه شب تا سپیده دم در زمین پرسه بزنند و انتقام جویانه هر مردی را وارد قلمرو آنها می شود به دام بیاندازند
و او را مجبور کنند تا پای جان برقصند.هیلاریون، در جستجوی جیزل، به دست آنها با مرگ او روبرو می شود.
آلبرشت برای گذاشتن گل روی قبر جیزل از راه می رسد. او نیز به دام افتاده است و به او دستور داده شده که تا زمان مرگ برقصد.
جیزل تصمیم می گیرد از او محافظت کند. او با او می رقصد تا زمانی که ساعت چهار بصدا درمیآید.
در آن ساعت ویلی ها قدرت خود را از دست می دهند. آلبرشت از مرگ نجات مییابد.
اطلاعات فیلم نمایش جیزل
حجم دانلود: 1.23G
زمان فیلم: 1 ساعت و 51 دقیقه
کیفیت تصویر: 720 Full HD
حجم ۱.۲۳ گیگابایت
ilia(خریدار محصول)
داستان نمایش براساس باله است.
طبعا مخاطب خاص خودشو داره..